-
شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۲۰ ق.ظ
-
۶۸۲
-
جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۲۲ ب.ظ
-
۵۴۴
به همین خاطر دو داستان درباره ارادت قلبی به امام حسین گردآوری کرده ام.
شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده میکرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.»
آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.»
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید .
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعُِِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟»
پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»
منبع:داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301
2- ارادت حبیب بن مظاهر به امام حسین (ع) :
او از کودکی عاشق حسین(ع) بود به گونه ای که او را وقتی که به مکتب می بردند، معلم گفت: بگو «الف» گفت: حسین و... هرچه به او گفت، جواب داد حسین، روزی پیامبر اکرم(ص) از کوچه می گذشت دید کودکان بازی می کنند پیامبر اکرم نزد یکی از آنها نشست و شروع کرد پیشانی او را بوسیدن و با او ملاطفت نمودن، آنگاه او را روی زانوی خود نشاند و مرتب او را می بوسید، پرسیدند علّت چیست که با او این همه مهربانی می کنی؟ فرمود: «انّی رأیت هذا الصّبیّ یوماً یلعب مع الحسین(ع) و رأیته یرفع التّراب من تحت قدمیه، و یمسح به وجهه و عینیه، فانا احبّه لحبّه لولدی الحسین، و لقد اخبرنی جبرئیل انّه یکون من انصاره فی وقعة کربلا؛ براستی این کودک را روزی دیدم که با حسین همبازی بود، و دیدم که خاک جای پای حسین(ع) را بر می داشت و به صورت و چشمان خود می کشید. پس من او را دوست می دارم چرا که او حسین فرزندم را دوست دارد، و براستی جبرئیل خبر داد که او از یاران (و شهیدان راه) حسین در کربلا خواهد بود.
این شخص همان حبیب بود که بعدها نامه نوشت و از حسین(ع) به کوفه دعوت نمود، وقتی که حسین(ع) مسیرش را به کربلا تغییر داد، به حبیب نامه نوشت: «ای حبیب! تو خویشاوندی ما را با رسولخدا(ص) می دانی، و بهتر از دیگران ما را می شناسی، تو مرد آزاده و غیوری هستی، جان خود را از ما دریغ مدار، که رسولخدا(ص) در روز قیامت پاداشت خواهد داد.» حبیب نامه را دریافت کرد و با 11 نفر از بستگان خویش به سمت کربلا حرکت کرد، با این که پیرمرد شده بود ولی یاد عشق حسین(ع) در او روحیه می دمید و او را سرزنده می کرد.
هرچند پیر و خسته و دل ناتوان شدم | هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم |
پیرم که با قد کمان خود را به راهت می کشم | تا یک نظر بر من کنی ناز نگاهت می کشم |
مهمان این دشت بلا بر یاریت آماده ام | عالم اسیر داغ تو من هم به تو دل داده ام |
با زینب زهرا بگو تا جان به تن دارد حبیب | در یاری مولای خود از خون کفن دارد حبیب |
هنگامی که حبیب به شهادت رسید شکستگی و حزن در چهره امام حسین(ع) آشکار گشت، و در کنار نعش او این جمله را فرمود: «للّه درّک یا حبیب لقد کنت فاضلاً تختم القرآن فی لیلة واحدةٍ؛ خدا خیرت دهید ای حبیب تو شخص فاضل (و با کمال) بودی و در یک شب تمام قرآن را می خواندی.»
یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید که در غرفه های بهشتی به انواع نعمت های پروردگار بهره مند است و بساط نشاط براو گسترده، بعد از عرض ارادت گفت:
ای حبیب !چگونه شکر این نعمت را ادا می کنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟
فرمود : آرزو دارم به دنیا برگردم !و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند:
«هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (ع) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید ودرجات او را در بهشت بیفزاید.»
-
سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۱۸ ق.ظ
-
۵۲۵
نوبت غم می شود
تکیه علم می شود
-
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵ ق.ظ
-
۵۸۵
آهنگ زیبای عاشقانه «دورت بگردم» به مناسبت سالروز پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) منتشر شده است.
-
جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۲۰ ق.ظ
-
۱۲۵۹
به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت زهرا (س)
..
+دانلود آهنگ حجم: 10 مگابایت
اگرکه سبز فدک
اگه می چرخه فلک
اگه خدا نسیمش و سپرده به قاصدک
بهونه تمومشون مهر علی و زهراست
ترانه ها ترانه ها اول عشق همین جاست
بهونه تمومشون مهر علی و زهراست .....
(شاعر : فرزاد حسنی )
و هرچند که پرونده مرگ مشکوک ناصر عبداللهی هنوز که به احتمال زیاد کار عوامل وهابی بوده است ولی ما یک تعریفی از شهید داریم: کسی که با عشق اهل بیت بمیرد شهید محسوب میشود.و حداقل صد نفر شاهدند که ناصر عاشق اهل بیت بود و به خاطر همین عشقش نیز کشته شد.
متن کامل شعر در ادامه مطلب
-
پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۱۶ ق.ظ
-
۹۴۲
-
يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۸ ب.ظ
-
۷۶۲
ولی گاهی اعتراف هم چیز بدی نیست،
اعتراف میکنم بودنتان گرما بخش زندگی بود.
-
سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۴۲ ق.ظ
-
۷۴۰
متن شعر :
زیاد از جلو چشم من دور نشو میدونی بری جونمو میبری
چقدر زندگی خوب و رویائیه توی قصه های پدر دختری
کار برق چشمای تو اینه که منو مات و محو قشنگی کنه
یه دنیای خاکستری رو فقط یه دختر میتونه که رنگی کنه
♪♪♪
روح و ریحانمی جان جانانمی
خیلی خوشحالم از اینکه هستی و با منی
تو که از هر نظر خوبی و خواستنی
خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی
روح و ریحانمی جان جانانمی
خیلی خوشحالم از اینکه هستی و با منی
تو که از هر نظر خوبی و خواستنی
خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی
♪♪♪
حیای توو چشمای تو حالمو توو هر حالی باشم عوض میکنه
چقدر خوشگله روسری بستنت بابا از تماشات حض میکنه
نمیترسم از پیری و بی کسی تا تو با منی خوبه حال دلم
ته آرزومه یه روزی تو رو تو رخت عروسی ببینم گلم
♪♪♪
روح و ریحانمی جان جانانمی
خیلی خوشحالم از اینکه هستی و با منی
تو که از هر نظر خوبی و خواستنی
خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی
روح و ریحانمی جان جانانمی
خیلی خوشحالم از اینکه هستی و با منی
تو که از هر نظر خوبی و خواستنی
خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی
-
شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۱۱ ق.ظ
-
۷۶۵
-
شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۰۸ ق.ظ
-
۶۰۱
در این کلیپ به توصیف رهبری از زبان مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی میپردازد که گاهی آنها نیز مجبور به اعتراف به سبک زندگی زاهدانه و ساده زیستی مقام معظم رهبری و خانواده ایشان می شوند.
پی نوشت :
این کلیپ میکس شده از صحبت های این مخالفین در طی سال های اخیر در مجالس و شبکه های مختلف بدست آمده.
حتی در تاریخ نیز مشابه آن را داشته ایم...
معاویه که از دشمنان اصلی اهل بیت به شمار میرود نیز گاهی اوقات به حقانیت امام علی و شایستگی ایشان در نزد اطرافیان خود اقرار کرده است.