-
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ
-
۲۸
کتاب هوش فرهنگی و عملکرد دانشگاهیان (مطالعه موردی، جامعه دانشگاهیان شهر مشهد)
مؤلف : حسین باقری ازغندی

| مؤلف: حسین باقری ازغندی | ناشر: موسسه آموزشی تالیفی ارشدان |
| زبان: فارسی | ردهبندی دیویی: 306.0955 |
| سال چاپ: 1404 | نوبت چاپ: 1 |
| تعداد صفحات: 126 | شابک 10 رقمی: 6220911520 |
| شابک 13 رقمی: 9786220911524 | شماره کتابشناسی ملی: 10079371 |
معرفی کتاب :
کتاب هوش فرهنگی و عملکرد دانشگاهیان (مطالعه موردی، جامعه دانشگاهیان شهر مشهد)، با پژوهش و تألیف حسین باقری ازغندی که در تیرماه سال 1404 توسط انتشارات ارشدان چاپ گردیده است.
در عصر جهانی شدن و تنوع فرهنگی رو به افزایش، هوش فرهنگی به عنوان یک مهارت حیاتی برای موفقیت در محیطهای کاری متنوع و بینفرهنگی مطرح شده است هوش فرهنگی (Cultural intelligence) میتواند اعتمادبهنفس لازم را برای فعالیت موفقیتآمیز در طیف گستردهای از موقعیتها به ارمغان آورد.

تعاریف نظری و عملیاتی هوش فرهنگی :
تعریف نظری:
هوش فرهنگی، که در اصطلاح لاتین به آن "Cultural Intelligence" یا به اختصار "CQ" گفته میشود، از دو واژه تشکیل شده است: "فرهنگ" و "هوش". برای درک بهتر این مفهوم، بهتر است هر یک از این دو واژه را جداگانه بررسی کنیم و سپس به تعریف جامعتری از هوش فرهنگی بپردازیم.
فرهنگ (Culture)
واژه "فرهنگ" اشاره به مجموعهای از اعتقادات، ارزشها، هنجارها، سنتها، زبانها، و رفتارهایی دارد که اعضای یک جامعه یا گروه اجتماعی به اشتراک میگذارند. فرهنگ، الگوهای تفکر، عملکرد، و تعامل افراد درون یک جامعه را شکل میدهد و به عنوان یک چارچوب مرجع برای تفسیر جهان اطراف و تعامل با دیگران عمل میکند.
هوش (Intelligence)
هوش، توانایی فکر کردن، یادگیری از تجربیات، حل مسائل، انطباق با محیطهای جدید، فهمیدن ایدههای پیچیده، و استفاده از دانش به منظور مواجهه با چالشهای مختلف است. هوش در زمینههای متنوعی مانند منطقی، کلامی، فضایی و بین فردی مورد بررسی قرار میگیرد.
هوش فرهنگی (Cultural Intelligence - CQ)
هوش فرهنگی، ترکیبی از "فرهنگ" و "هوش"، به توانایی یک فرد برای درک، تفسیر، و انطباق با فرهنگهای مختلف اشاره دارد. این مفهوم به خصوص در محیطهای چندفرهنگی که نیاز به تعاملات فرهنگی وجود دارد، اهمیت مییابد. هوش فرهنگی ؛ شامل توانایی فرد برای ارزیابی موقعیتهای اجتماعی از دیدگاههای فرهنگی مختلف، تطبیق دادن رفتار خود به فرهنگهای گوناگون، و برقراری ارتباط مؤثر با افراد از پسزمینههای فرهنگی متفاوت است. هوش فرهنگی به چهار بعد اصلی تقسیم میشود: انگیزشی، شناختی، فراشناختی، و رفتاری، که هر کدام نقش مهمی در توانایی انطباق فرهنگی و برقراری ارتباطات موثر فرهنگی دارند.
تعریف عملیاتی:
هوش فرهنگی را میتوان به صورت عملیاتی، به عنوان توانایی فرد برای فهمیدن، تفسیر کردن و انطباق یافتن با فرهنگهای متفاوت از طریق استفاده و توسعه سه بعد اصلی – انگیزهای، شناختی و فراشناختی – تعریف کرد. این تعریف عملیاتی، هوش فرهنگی را به عنوان یک مهارت چندوجهی معرفی میکند که به افراد اجازه میدهد تا در محیطهای چندفرهنگی به طور مؤثر عمل کنند. جهت تعاریف عملیاتی هوش فرهنگی، نخست می بایست هوش فرهنگی را به ابعاد هوش انگیزه ای، هوش شناختی، هوش فراشناختی و هوش رفتاری به صورت مجزا تعریف نمود. بنابراین به بررسی هوش فرهنگی دارای این چهار بعد اساسی می باشد که از نظر مفهوم عملیاتی بدین شکل تعریف می شود.
- بعد انگیزهای
در بعد انگیزهای، هوش فرهنگی شامل علاقه و انگیزه فرد برای درگیر شدن و کشف فرهنگهای جدید است. این بعد به افراد کمک میکند تا با اشتیاق به یادگیری در مورد سایر فرهنگها و بازکردن ذهن خود به تجربیات جدید، به سمت فهمیدن و احترام گذاشتن به تفاوتهای فرهنگی حرکت کنند. انگیزه فرهنگی شامل توانایی تحمل ابهام و ناشناختههای فرهنگی و میل به انجام تعاملات فرهنگی است.
- بعد شناختی
بعد شناختی به دانش و آگاهی از قوانین، نرمها، ارزشها، و باورهای فرهنگهای مختلف اشاره دارد. این بعد از هوش فرهنگی به فرد کمک میکند تا به طور عمیقتری از ساختارها و الگوهای فرهنگی مختلف آگاه شود و به درک بهتری از چگونگی تأثیر فرهنگ بر رفتار و تعاملات انسانی دست یابد. دانش شناختی به عنوان پایهای برای توسعه احترام متقابل و درک متقابل بین افراد از فرهنگهای متفاوت عمل میکند.
- بعد فراشناختی
بعد فراشناختی هوش فرهنگی به توانایی فرد برای شناسایی، تحلیل و ارزیابی فرآیندهای شناختی خود در زمینههای فرهنگی مختلف اشاره دارد. این بعد شامل تفکر بر روی تفکر، آگاهی از پیشفرضهای فرهنگی خود و توانایی تطبیق دادن و تعدیل دیدگاهها و رفتارها برای بهبود ارتباطات و تعاملات بینفرهنگی است. بعد فراشناختی، افراد را قادر میسازد تا نه تنها فرهنگهای دیگران را درک کنند بلکه به طور مؤثرتری با آنها ارتباط برقرار کرده و از سوء تفاهمهای فرهنگی جلوگیری نمایند.
بعد رفتاری هوش فرهنگی در تعریف عملیاتی به توانایی و مهارت افراد برای تطبیق دادن و انطباق یافتن رفتارهای خود با فرهنگهای متفاوت میپردازد. این بعد از هوش فرهنگی به افراد کمک میکند تا در محیطهای چندفرهنگی، رفتارهایی را از خود نشان دهند که نه تنها مناسب و متناسب با آداب و رسوم، باورها و ارزشهای فرهنگی متفاوت باشد، بلکه به ترویج تفاهم و همزیستی مسالمتآمیز نیز کمک کند.
این بعد شامل توانایی انجام تعاملات اجتماعی به گونهای است که احترام به تفاوتهای فرهنگی را منعکس کرده و از ایجاد سوءتفاهم یا تضاد جلوگیری میکند. به عنوان مثال، انتخاب زبان مناسب، استفاده درست از زبان بدن، و توانایی ارتباط برقرار کردن مؤثر با افراد از فرهنگهای مختلف بدون نیاز به کلام، همه جزئی از بعد رفتاری هوش فرهنگی هستند. به طور خلاصه، بعد رفتاری هوش فرهنگی یک ابزار عملی برای فهمیدن و اجرای رفتارهای مناسب فرهنگی در موقعیتهای مختلف است، که به افراد کمک میکند تا با احترام و درک متقابل، پلهای ارتباطی بین فرهنگها را بسازند و تعاملات مؤثرتر و معنادارتری را تجربه کنند.
در یک تعریف عملیاتی، بعد رفتاری هوش فرهنگی به افراد امکان میدهد تا در موقعیتهای مختلف فرهنگی، رفتارهای خود را به گونهای تنظیم کنند که به بهترین شکل ممکن با فرهنگ میزبان هماهنگ باشد. این توانایی به ویژه برای کسانی که در محیطهای چندفرهنگی کار یا زندگی میکنند، مانند متخصصین بینالمللی، دیپلماتها، کارکنان سازمانهای چندملیتی و البته کتابدارانی که با جامعهای متنوع از کاربران سروکار دارند، اهمیت بسیاری دارد.
به طور خلاصه، هوش فرهنگی از دیدگاه عملیاتی، مجموعهای از مهارتها و تواناییهایی است که به افراد اجازه میدهد تا در محیطهای چندفرهنگی به طور مؤثری فعالیت کنند، از طریق انگیزه برای کشف و یادگیری، دانش و آگاهی از تنوع فرهنگی و توانایی تفکر فراشناختی بر روی تجربیات و تعاملات خود. این تعریف عملیاتی از هوش فرهنگی، ابزاری قدرتمند برای تقویت تعاملات فرهنگی مؤثر و افزایش احترام متقابل و درک متقابل در جوامع چندفرهنگی امروزی است.
جامعه آماری این پژوهش، کلیه کتابداران دانشگاهی شهر مشهد میباشند، به این ترتیب تعداد جامعه نمونه ، تعداد 100 نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاههای مشهد می باشد، با توجه به محدود بودن حجم جامعه از تکنیک تمام شماری برای برای تعیین حجم نمونه استفاده می شود.
در این پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (JPQ) که در سال ۱۹۷۰ طراحی شده و دارای ۱۵ سوال است، دو فرم مختلف دارد؛ یکی برای سنجش عملکرد شغلی کارکنان غیرمدیر و دیگری برای ارزیابی عملکرد شغلی مدیران. همچنین، از پرسشنامه هوش فرهنگی (CIQ) که توسط آنگ و همکاران در سال ۲۰۰۶ طراحی شده و شامل ۲۰ سوال است، استفاده شده است. این پرسشنامه در یک طیف لیکرت هفت درجهای نمرهگذاری میشود و شامل چهار عامل هوش فرهنگی است: فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در این پژوهش از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. روشهای آماری توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، درصدها و شاخصهای توصیفی نظیر شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی (مانند میانه، میانگین، انحراف معیار و ....) و در قسمت آماری استنباطی از آزمونهای t تک نمونه ای و t مستقل و یا آزمون متناظر ناپارامتریک آنها استفاده خواهد شد. پس از جمع آوری دادهها و اطلاعات موجود، از طریق نرم افزار آماری SPSS، اقدام به تلخیص ، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل آماری دادهها میشود و به خاطر اینکه رابطه بین هوش فرهنگی و عملکرد شغلی کتابداران دانشگاهی بررسی میشود و دادهها به صورت رتبه ای هستند و توزیع نا پارامتری میباشد از روش همبستگی اسپرمن و تحلیل واریانس برای تحلیل دادهها استفاده میشود.



