-
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۱۳ ب.ظ
-
۵۱۶
گفتگوی علیرضا پناهیان با جوانی که مرگش قطعی بود ...
مدت زمان : 5 دقیقه
یا
جوانِ آمد گفتش که حاج آقا من کار دارم یک مشکلی دارم با شما صحبت کنم. گفتم بفرمایید. بنا شد که با همدیگر صحبت کنیم. بعد گفتش که من مشکل اوّلم این است که مرگم دیگر قطعی است و به خاطر مشکلی که هست رفتنی هستم. گفتم نه انشاءالله عمر دست خداست، خیلیها بدترین مریضیها را داشتند. گفت نه این قصه فرق میکند. من هم برای اوّلین بارم بود شاید، بله شاید که یک کسی که رفتنی بود داشتم میدیدم. این چند وقت دیگر نیست یعنی؟ خیلی عجیب بود. گفت حالا من باهاش کنار آمدم، اولها خیلی سخت بود برایم پذیرفتن این واقعیت؛ یک روز صبح از خواب بیدار شدم گفتم خب حالا قبل از مردن میخواهی بمیری؟ این چند روز را زندگی کن، برو بیرون، کار کن، حرف بزن، ارتباط بگیر. بالاخره تو که میروی دیگر! میگوید بلند شدم آمدم زندگیام را شروع کردم.
شما چند روز دیگر میخواهی بروی؟
پخش آنلاین و متن سخنرانی در ادامه مطلب